"لحظه ای خواب چشمانم را در ربود و پیامبر(ص) برای من آشکار شد . عرضه داشتم ای رسول خدا(ص) چه بسیار کژی و ستیز که از امت تو دیدم. فرمودند: برآنان نفرین کن. گفتم: پروردگارا به جای ایشان بهتر از ایشان به من عنایت کن و به جای من بدتر از من به آنان بده . "
مقارن طلوع فجر شب 21 ماه رمضان، ذکر مداوم "لااله الاالله" نخستین مومن به دین پیامبر خاتم ، وصی نبی و ولی الهی ناگهان به خاموشی گراییده و صیحه آسمانی "یا اهل العالم قدقتل المرتضی" طنین افکند .
گریه، شهر را به لرزه انداخت و مردم همچون روز وفات نبی(ص) دهشت زده و حیران . مردی ندای انالله و اناالیه راجعون سر داد و گفت : خدایت رحمت کند ای ابوالحسن . تو بزرگتر از آنی که مصیبتت با گریه جبران شود . مرگ تو در آسمان بزرگ جلوه کرد و مصیبت تو مردم را خرد کرد .
شهر دو روز است که در التهابی عجیب فرورفته بود . چهره ها همه اندوهناک و نگران. همه با احساسی مشترک . احساس یتیمی و بی کسی . احساس بر سرپرستی و حیرانی . و حال چاره ای نیست غیراز اشک و آه . دیگر صف همدلی و کاسه های شیر را اثری نیست. چیزی نماند غیر از اندوه از دست دادن امیر و پشیمانی از جهل به مقام والایش و نفرینی که بی تردید به وقوع خواهد پیوست. برای همه آنهایی که او را نشناختند و یا شناخته کتمانش کردند و یا با اعمال خویش او را آزرده خاطر ساختن .
آری امیرالمومنین علی(ع) به تیغ شمشیر زهرآلود کینه ورزی، که شقی ترین اشقیاء بود، مضروب گشت و با درد کهنه بی وفایی امت ،به شوق وصال پروردگار خویش و دیدار نبی خاتم (ص)و دخت بزرگوارش(س) ، فرزندان خود را از نعمت وجود پدر محروم ساخت و شیعیان را درغم و درد یتیمی داغدار نمود .
"ای مردم در این شب مردی وفات کرد که پشینیان براو سبقت نگرفته و پسینیان به او نرسند. اوپرچمدار رسول خدا(ص) بود که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپش بودند . ازمیدان برنمی گشت جزاینکه خدا به او فتح و پیروزی میداد . به خدا که او از مال سفید و سرخ دنیا چیزی جز 700درهم که آن هم از عطایش زیاد آمده بود باقی نگذاشت . به خدا که در شبی وفات کرد که "یوشع بن نون" وصی" موسی" وفات نمود. همان شبی که" عیسی بن مریم" به آسمان بالارفت و همان شبی که قرآن فرودآمد ."
این سخنان امام حسن بن علی(ع) در مجلس عزای پدر خطاب به امتی قدرنشناس بود ، که قدر گوهر یگانه عالم را ندانسته و به تیغ بی وفایی، بارها او را مجروح و قلبش را آزرده بودند .
امتی که شرم علی نشناسی شان را در دو روز بیماری علی(ع) با کاسه های شیر نیت جبران داشتن، که علی(ع) نمک گیر قوم مرد نمای کوفه نشده و تا آخرین لحظه، در حسرت مامومین هدایت پذیر و مطیع فرمان الهی همچون شمع سوخت و سوخت .
و علی (ع) که یکدم از هدایت امت دست نمی کشد ، در آخرین لحظات عمر ، گوهری یکتا و راهنمایی ماندگار برای تاریخ برجای گذارد . آنجا که در حضور امام حسن(ع) و حسین(ع) و حسین بن علی (ع) و فرزندان و شیعیان خاصش، وصیتی را مکتوب نموده و راه اطاعت از اوامر ولی الهی و امیرمومنان و امام متقین را برای شیعیان دورانهای بعد مشخص نمود .
امروز با این فرض که وصیت نامه همیشه آخرین و مهمترین توصیه های بزرگان برای بازماندگان است ، مروری نو بر این وصیت می کنیم به امید آنکه عمل زاییده از علم ،در ما تبلور یافته و جامعه علی دوست به جامعه علی محور بدل گردد، که فرق بسیار است بین محب علی(ع) و شیعه علی(ع) بودن .
علی(ع) در آن شب آخر چنین وصیت نمود به حسن(ع) و جمیع اهل بیتش و هرآن کسی که وصیت نامه به او برسد . برای همه آنهایی که محبتش را در دل دارا و مودتش را در عمل نمایانگر و خواستارند . برای همه آنهایی که از نفرین او در هراسند و شیعه بودن علی(ع) را آرزومند .
وصیت میکند علی (ع) به :
• تقوا و پرهیزکاری
• مسلمان زیستن و مسلمان مردن
• تمسک به ریسمان الهی و متفرق نشدن
• توجه و ارتباط با فامیل و اقوام برای آسان تر شدن حساب الهی
• توجه به ایتام و جلوگیری از ضایع شدن حق آنها
• توجه به همسایگان
• توجه به قرآن و سبقت گرفتن در عمل به آن از دیگران
• توجه به کعبه و عدم خالی از طواف کننده گذاشتن آن
• توجه به نماز که بهترین عمل و ستون دین است
• توجه به زکات که خاموش کننده غضب الهی است
• توجه به ماه رمضان که روزه اش سپری است در مقابل آتش
• توجه به فقیران و بیچاره گان و شراکت با آنان در زندگیشان
• توجه به جهاد با مال و جان و زبان
• توجه به ذریّه نبی الهی و دورسازی ظلم از ایشان
• توجه به اصحاب نبی الهی . اصحابی که بدعت گذار و پناهگاه بدعت گذاران نباشند
• توجه به زنان و زیردستان که مورد سفارش نبی خاتم(ص) هستند
• نیکوسخن گفتن بامردم
• عدم ترک امربه معروف و نهی از منکر برای دوری از حکمرانی اشرار و مستجاب نشدن دعاها
• ارتباط و بخشش و نیکی نسبت به هم
• دوری از نفاق و قطع ارتباط و قهر با یکدیگر
• همراهی و همیاری در تقوا و نیکی و عدم همکاری در گناه و دشمنی
• و باز تقوا و پرهیزکاری
ندای "الله الله " امیرمومنان(ع) را پس از قرنها گوشی خواهد شنید و جانی پذیراخواهد شد، که علم را از عمل جدا ندانسته و محبت سرشته در قلب و جان خویش را ، با عمل صالح به اعضاء و جوارح نمودار سازد.
غربت و مظلومیت علی(ع) راپایانی باید و چه خوش است درمان این درد را من و شما، عامل گردیده و با لبیک به ندای آخر علی(ع) ، جامعه علی محور را شاهد باشیم .
مقارن طلوع فجر شب 21 ماه رمضان، ذکر مداوم "لااله الاالله" نخستین مومن به دین پیامبر خاتم ، وصی نبی و ولی الهی ناگهان به خاموشی گراییده و صیحه آسمانی "یا اهل العالم قدقتل المرتضی" طنین افکند .
گریه، شهر را به لرزه انداخت و مردم همچون روز وفات نبی(ص) دهشت زده و حیران . مردی ندای انالله و اناالیه راجعون سر داد و گفت : خدایت رحمت کند ای ابوالحسن . تو بزرگتر از آنی که مصیبتت با گریه جبران شود . مرگ تو در آسمان بزرگ جلوه کرد و مصیبت تو مردم را خرد کرد .
شهر دو روز است که در التهابی عجیب فرورفته بود . چهره ها همه اندوهناک و نگران. همه با احساسی مشترک . احساس یتیمی و بی کسی . احساس بر سرپرستی و حیرانی . و حال چاره ای نیست غیراز اشک و آه . دیگر صف همدلی و کاسه های شیر را اثری نیست. چیزی نماند غیر از اندوه از دست دادن امیر و پشیمانی از جهل به مقام والایش و نفرینی که بی تردید به وقوع خواهد پیوست. برای همه آنهایی که او را نشناختند و یا شناخته کتمانش کردند و یا با اعمال خویش او را آزرده خاطر ساختن .
آری امیرالمومنین علی(ع) به تیغ شمشیر زهرآلود کینه ورزی، که شقی ترین اشقیاء بود، مضروب گشت و با درد کهنه بی وفایی امت ،به شوق وصال پروردگار خویش و دیدار نبی خاتم (ص)و دخت بزرگوارش(س) ، فرزندان خود را از نعمت وجود پدر محروم ساخت و شیعیان را درغم و درد یتیمی داغدار نمود .
"ای مردم در این شب مردی وفات کرد که پشینیان براو سبقت نگرفته و پسینیان به او نرسند. اوپرچمدار رسول خدا(ص) بود که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپش بودند . ازمیدان برنمی گشت جزاینکه خدا به او فتح و پیروزی میداد . به خدا که او از مال سفید و سرخ دنیا چیزی جز 700درهم که آن هم از عطایش زیاد آمده بود باقی نگذاشت . به خدا که در شبی وفات کرد که "یوشع بن نون" وصی" موسی" وفات نمود. همان شبی که" عیسی بن مریم" به آسمان بالارفت و همان شبی که قرآن فرودآمد ."
این سخنان امام حسن بن علی(ع) در مجلس عزای پدر خطاب به امتی قدرنشناس بود ، که قدر گوهر یگانه عالم را ندانسته و به تیغ بی وفایی، بارها او را مجروح و قلبش را آزرده بودند .
امتی که شرم علی نشناسی شان را در دو روز بیماری علی(ع) با کاسه های شیر نیت جبران داشتن، که علی(ع) نمک گیر قوم مرد نمای کوفه نشده و تا آخرین لحظه، در حسرت مامومین هدایت پذیر و مطیع فرمان الهی همچون شمع سوخت و سوخت .
و علی (ع) که یکدم از هدایت امت دست نمی کشد ، در آخرین لحظات عمر ، گوهری یکتا و راهنمایی ماندگار برای تاریخ برجای گذارد . آنجا که در حضور امام حسن(ع) و حسین(ع) و حسین بن علی (ع) و فرزندان و شیعیان خاصش، وصیتی را مکتوب نموده و راه اطاعت از اوامر ولی الهی و امیرمومنان و امام متقین را برای شیعیان دورانهای بعد مشخص نمود .
امروز با این فرض که وصیت نامه همیشه آخرین و مهمترین توصیه های بزرگان برای بازماندگان است ، مروری نو بر این وصیت می کنیم به امید آنکه عمل زاییده از علم ،در ما تبلور یافته و جامعه علی دوست به جامعه علی محور بدل گردد، که فرق بسیار است بین محب علی(ع) و شیعه علی(ع) بودن .
علی(ع) در آن شب آخر چنین وصیت نمود به حسن(ع) و جمیع اهل بیتش و هرآن کسی که وصیت نامه به او برسد . برای همه آنهایی که محبتش را در دل دارا و مودتش را در عمل نمایانگر و خواستارند . برای همه آنهایی که از نفرین او در هراسند و شیعه بودن علی(ع) را آرزومند .
وصیت میکند علی (ع) به :
• تقوا و پرهیزکاری
• مسلمان زیستن و مسلمان مردن
• تمسک به ریسمان الهی و متفرق نشدن
• توجه و ارتباط با فامیل و اقوام برای آسان تر شدن حساب الهی
• توجه به ایتام و جلوگیری از ضایع شدن حق آنها
• توجه به همسایگان
• توجه به قرآن و سبقت گرفتن در عمل به آن از دیگران
• توجه به کعبه و عدم خالی از طواف کننده گذاشتن آن
• توجه به نماز که بهترین عمل و ستون دین است
• توجه به زکات که خاموش کننده غضب الهی است
• توجه به ماه رمضان که روزه اش سپری است در مقابل آتش
• توجه به فقیران و بیچاره گان و شراکت با آنان در زندگیشان
• توجه به جهاد با مال و جان و زبان
• توجه به ذریّه نبی الهی و دورسازی ظلم از ایشان
• توجه به اصحاب نبی الهی . اصحابی که بدعت گذار و پناهگاه بدعت گذاران نباشند
• توجه به زنان و زیردستان که مورد سفارش نبی خاتم(ص) هستند
• نیکوسخن گفتن بامردم
• عدم ترک امربه معروف و نهی از منکر برای دوری از حکمرانی اشرار و مستجاب نشدن دعاها
• ارتباط و بخشش و نیکی نسبت به هم
• دوری از نفاق و قطع ارتباط و قهر با یکدیگر
• همراهی و همیاری در تقوا و نیکی و عدم همکاری در گناه و دشمنی
• و باز تقوا و پرهیزکاری
ندای "الله الله " امیرمومنان(ع) را پس از قرنها گوشی خواهد شنید و جانی پذیراخواهد شد، که علم را از عمل جدا ندانسته و محبت سرشته در قلب و جان خویش را ، با عمل صالح به اعضاء و جوارح نمودار سازد.
غربت و مظلومیت علی(ع) راپایانی باید و چه خوش است درمان این درد را من و شما، عامل گردیده و با لبیک به ندای آخر علی(ع) ، جامعه علی محور را شاهد باشیم .