بررسی مَنشِ مطلوب کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری
ایام تبلیغات انتخاباتی از شورای اسلامی روستا گرفته تا ریاست جمهوری کشور عزیزمان ایران،زمان بروز و ظهور سوپرمنهایی است که آمدهاند تا منجی مردم و جامعه از دست مخاطرات و مشکلات و مصائب باشند.فداکاران و جاننثارانی که شاید سالهای سال در مناصب مختلف مدیریت کشور،نقشآفرین بوده و منصب داشتهاند،اما علیالظاهر همهی داشتهها وتواناییهای خود را در گذشته مسئولیتی خود،بهکار نبسته و با ذخیره و پنهانسازی توانمندیها،چنین جایگاه و موضع انتخاباتی را برای بروز آن هدف گرفتهاند.آری این سوپرمنها میآیند تا بگویند که فقط ایشان میتوانستهاند منجی جامعه باشندو دیگران را نه چنین دانشی بوده و نه چنین توانی و نه حتی چنین کیاست و لیاقتی!
این بزرگان سالها،لباس"سوپرمن"یا"اسپایدرمن"را در کمد البسه،اتوکشیده نهان ساخته و از آن محافظت کردهاند تا از چشم اغیار دور باشد و در فرصتی چنین مناسب،به لطف بهانهی احساس تکلیف و وظیفه،آن را بر تن کرده و وارد کارزار فقط "من میتوانم"شوند.اجازه دهید این کارزار را چنین معرفی کنیم که:"فقط من و فقط در این جایگاه،میتوانم مفید واقع شوم".
ریاست جمهوری در ایران اسلامی با توجه به مقام والای آن در نظام مدیریتی کشور و برخی بزرگان و فرزانگانی که قبلا در این منصب حضور داشتهاند،عرصه مناسبی برای جولان این سوپرمننماها و خود منجی پندارها نبوده و نیست.درست است که در سیزده دورهی گذشته،گاهی اقبال به چنین عوام فریبیهایی افراد را به رای دوم و سوم رسانده(حتی گاهی بعد از رای باطله)،یا رایهای بالاتر از قابلیت افراد را به ایشان داده و باعث شده که نامی در نامها یافته و منصبی برای خود دست و پاکنند،لیکن تشخیص مردم بسیار به ندرت متاثر از این منجی نماییها بوده و البته که این اصل تداوم خواهد داشت به لطف اندکی تامل و تدبر.
آیا برخی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بعد از گذشت 45 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی و 13 دوره انتخابات ریاست جمهوری،در این اندیشهی خامند که کشور بدون ایشان و بدون حضور ایشان در این مقام و منصب،به خسران دچار خواهد شد؟ آیا در جامعهای که رهبری آن سرزنده و حواس جمع نسبت به امور،به زعامت امر میپردازند،منجی نمایی معنی دارد؟ آیا در جامعهای که در آن ارتباطات و اطلاعات به شکل فزایندهای نه به روز! بلکه به ساعت و دقیقه،نو به نو میشود،در جامعهای که تقلید و پیروی از آباء و اجداد و گروهها و مداحان از آن رخت برکشیده و فردیت و خودمحوری براساس اندیشه،برآن حاکم است،در جامعهای که ضریب رشد تحصیلات و آگاهی در آن نسبت به 45 سال گذشته،در هیچ نمودار مرسومی جای نمیگیرد،میتوان سوپرمننمایی نموده و مردم را ترغیب به رای به خود نمود؟!
این قبیل کاندیداهای متوهم سعی میکنند با سیاهنمایی گذشته،بزرگنمایی مشکلات و معضلات،تکفیر و پوشاندن همه زحمات و خدمات،نیاز به منجی را در ذهن جامعه حکاکی نموده و از سوی دیگر با وعدههای گوشنواز و حرفهای شیرین شاعرانه و صحبت از برنامههای چندین ساله آماده و نیروهای متخصص به صف شده،عصرطلایی پیش رو و بعد از انتخاب خودشان را به نمایش بگذارند،غافل از اینکه در جامعه جمعیت خواص بر عوام(از جهت آگاهی و بصیرت)پیشی گرفته و روش تبلیغی متکی به فریب،کاربردی نخواهد شد.
در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری،به شدت نبود شخصیت کاریزماتیک به چشم میخورد.هیچکدام از شش کاندیدا دارای شخصیت فرهمندی آنچنانی نیستند که دل برده و رای بدست آورند.غیاب کاریزماها،میتواند بهت را از عقول دور کرده و انسانها را به سوی انتخاب عاقلانه رهنمون سازد و این امتیازیست برای این انتخابات. از سوی دیگر هر شش کاندیدای مورد تایید شورای نگهبان،دارای پیشنههای اجرایی کاملا مشخص و روشن و حتی در ایام مقارن انتخابات هستند و حتی بیش از 65 درصد آنها در چند دوره گذشته،چندین بار خود را در معرض انتخاب مردم برای همین پست قراردادهاند.پس دیگر جایی برای سیستم فریب با وعده های منجی گرایانه در انتخابات برای کاندیداهای محترم باقی نمیماند.آنچه لازم است و رای آور،تغییر نگاه به درک و فهم مردم از سیاست و اقتصاد و اجتماع است.آنچه لازم است دعوت به شراکت مردم در دولت یا عنوان دادن به ایشان در شعار دولت نیست،بلکه تغییر نگاه به مردم است و اینکه ما چگونه میخواهیم مردم را به عنوان ولی نعمتان خویش، به رای دادن به خویشتن دعوت کنیم و ایشان را قانع نماییم که از بین برترینها،ما بهترینیم.
پیشنهاد میشود کاندیداهای محترم برای اقناع واقعی عقول جامعه و جلب نظر مردم،به موارد زیر دقت نمایند:
1.پاسخگوی گذشته اجرایی خود و شبهات مطروحه در آن باب باشند.هر انسانی میتواند تغییر کرده و در مسیر روبه رشد و کمال،اشتباهات و خطاهای سهوی خود در گذشته(ناشی از عدم آگاهی یا الزامات مسئولیت های قبلی)را با صراحت و صداقت با مردم در میان نهاده و رفع سوتفاهم نماید.
2.با مردم یک رنگ باشند و صادق.برای کسب رای و جلبنظر،دست به قولشدن و تسبیح تسبیح وعده دادن،در حالیکه میدانند که غیرقابل تحقق است و خارج از توان و مسئولیتشان،امری شایسته منصبداران جمهوری اسلامی نیست.
3.با وجود قوانین و برنامههای متعدد مصوب و موجود،سخن از برنامههای آرمانی و اتوپیایی دیگر زدن را کنار نهاده و عزم بر اجرایی کردن برنامهها و چشم انداز و سیاستهای کلی و اسناد بالادستی نمایند.دقت نمایند که سمتی که برای بدست آوردنش،در تلاشند،مسئولیتی اجرایی است نه تقنینی.
4.مردم را از شرّ اتوبوس همراهان خود آسوده خیال نمایند.مردم از مدیریتهای اتوبوسی خاطرات خوشی در ذهن ندارند.به متخصصین به جای آشنایان و وابستگان و دوستان ارزش نهاده و به مردم اطمینان خاطر دهند که مدیریت قوم و قبیله ای نخواهندداشت.
5.برای جامعهای که با یک روز تاخیر در واریز حقوق یا یارانه،مشکل اساسی برای اکثریت آن پیش میآید،دولت با ثبات قدم از همه چیز واجبتر و لازمتر است.دولت بدون ثبات در اقدام و عمل و به قولی دولت" فریاد و باد" به درد چنین جامعهای در چنین وضعیتی نخواهد خورد.بروز هرگونه بیثباتی در بیان و کلام کاندیداها میتواند دلهره بر جامعه افزوده و مشکلات بیشتری به ارمغان آورد.در این راه صراحت و صلابت لازم است،اگر خود را محق این منصب می دانند.
6. سلامت نفس خود را با دوری از بیاخلاقی و تهمت زدن و دروغ در قبال گذشتگان یا کاندیداهای رقیب،به اثبات رسانده و متعهد شوند به ولی نعمتان خود که هیچگاه از پست و مقام بدست آمده به نفع فرزندان و منسوبین خویش،استفاده نخواهند کرد و امانتدار صائن به نفسی خواهند بود.
7.اگر احساس میکنند به نفع کاندیدای اصلح دیگری قصد کنارهگیری دارند،این کنارهگیری را سریعا عملیاتی نمایند.چرا که حضور تا روز آخر انتخابات و کنارهگیری در دقیقه 90 ،چیزی غیر از تصور تبانی و توهم نمایشیبودن انتخابات در نظام،به بار نخواهد آورد.کنارهگیری سریعتر،مردم را از سردرگمی و خرد شدن اعصاب رها ساخته و آنها را به سمت یک وحدت فراگیر دلسوزانه رهنمون خواهد شد.
8.سرمایه عظیم مردمی در باب مشارکت بیشتر و درصد بالای رای رئیس جمهور منتخب،سرمایهای ملی بحساب میآید که نیازمند حراست و پاسبانی درست است.تک تک کاندیداهای حاضر و تک تک رایهای ریخته شده به صندوق قابل احترام و شایسته تقدیرند و کاندیداهای محترم با رفتار درست انتخاباتی خود،حافظ این سرمایه ملی خواهند بود،چه در تبلیغات و چه بعد از اعلام نتایج.
ایام تبلیغات انتخاباتی از شورای اسلامی روستا گرفته تا ریاست جمهوری کشور عزیزمان ایران،زمان بروز و ظهور سوپرمنهایی است که آمدهاند تا منجی مردم و جامعه از دست مخاطرات و مشکلات و مصائب باشند.فداکاران و جاننثارانی که شاید سالهای سال در مناصب مختلف مدیریت کشور،نقشآفرین بوده و منصب داشتهاند،اما علیالظاهر همهی داشتهها وتواناییهای خود را در گذشته مسئولیتی خود،بهکار نبسته و با ذخیره و پنهانسازی توانمندیها،چنین جایگاه و موضع انتخاباتی را برای بروز آن هدف گرفتهاند.آری این سوپرمنها میآیند تا بگویند که فقط ایشان میتوانستهاند منجی جامعه باشندو دیگران را نه چنین دانشی بوده و نه چنین توانی و نه حتی چنین کیاست و لیاقتی!
این بزرگان سالها،لباس"سوپرمن"یا"اسپایدرمن"را در کمد البسه،اتوکشیده نهان ساخته و از آن محافظت کردهاند تا از چشم اغیار دور باشد و در فرصتی چنین مناسب،به لطف بهانهی احساس تکلیف و وظیفه،آن را بر تن کرده و وارد کارزار فقط "من میتوانم"شوند.اجازه دهید این کارزار را چنین معرفی کنیم که:"فقط من و فقط در این جایگاه،میتوانم مفید واقع شوم".
ریاست جمهوری در ایران اسلامی با توجه به مقام والای آن در نظام مدیریتی کشور و برخی بزرگان و فرزانگانی که قبلا در این منصب حضور داشتهاند،عرصه مناسبی برای جولان این سوپرمننماها و خود منجی پندارها نبوده و نیست.درست است که در سیزده دورهی گذشته،گاهی اقبال به چنین عوام فریبیهایی افراد را به رای دوم و سوم رسانده(حتی گاهی بعد از رای باطله)،یا رایهای بالاتر از قابلیت افراد را به ایشان داده و باعث شده که نامی در نامها یافته و منصبی برای خود دست و پاکنند،لیکن تشخیص مردم بسیار به ندرت متاثر از این منجی نماییها بوده و البته که این اصل تداوم خواهد داشت به لطف اندکی تامل و تدبر.
آیا برخی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بعد از گذشت 45 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی و 13 دوره انتخابات ریاست جمهوری،در این اندیشهی خامند که کشور بدون ایشان و بدون حضور ایشان در این مقام و منصب،به خسران دچار خواهد شد؟ آیا در جامعهای که رهبری آن سرزنده و حواس جمع نسبت به امور،به زعامت امر میپردازند،منجی نمایی معنی دارد؟ آیا در جامعهای که در آن ارتباطات و اطلاعات به شکل فزایندهای نه به روز! بلکه به ساعت و دقیقه،نو به نو میشود،در جامعهای که تقلید و پیروی از آباء و اجداد و گروهها و مداحان از آن رخت برکشیده و فردیت و خودمحوری براساس اندیشه،برآن حاکم است،در جامعهای که ضریب رشد تحصیلات و آگاهی در آن نسبت به 45 سال گذشته،در هیچ نمودار مرسومی جای نمیگیرد،میتوان سوپرمننمایی نموده و مردم را ترغیب به رای به خود نمود؟!
این قبیل کاندیداهای متوهم سعی میکنند با سیاهنمایی گذشته،بزرگنمایی مشکلات و معضلات،تکفیر و پوشاندن همه زحمات و خدمات،نیاز به منجی را در ذهن جامعه حکاکی نموده و از سوی دیگر با وعدههای گوشنواز و حرفهای شیرین شاعرانه و صحبت از برنامههای چندین ساله آماده و نیروهای متخصص به صف شده،عصرطلایی پیش رو و بعد از انتخاب خودشان را به نمایش بگذارند،غافل از اینکه در جامعه جمعیت خواص بر عوام(از جهت آگاهی و بصیرت)پیشی گرفته و روش تبلیغی متکی به فریب،کاربردی نخواهد شد.
در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری،به شدت نبود شخصیت کاریزماتیک به چشم میخورد.هیچکدام از شش کاندیدا دارای شخصیت فرهمندی آنچنانی نیستند که دل برده و رای بدست آورند.غیاب کاریزماها،میتواند بهت را از عقول دور کرده و انسانها را به سوی انتخاب عاقلانه رهنمون سازد و این امتیازیست برای این انتخابات. از سوی دیگر هر شش کاندیدای مورد تایید شورای نگهبان،دارای پیشنههای اجرایی کاملا مشخص و روشن و حتی در ایام مقارن انتخابات هستند و حتی بیش از 65 درصد آنها در چند دوره گذشته،چندین بار خود را در معرض انتخاب مردم برای همین پست قراردادهاند.پس دیگر جایی برای سیستم فریب با وعده های منجی گرایانه در انتخابات برای کاندیداهای محترم باقی نمیماند.آنچه لازم است و رای آور،تغییر نگاه به درک و فهم مردم از سیاست و اقتصاد و اجتماع است.آنچه لازم است دعوت به شراکت مردم در دولت یا عنوان دادن به ایشان در شعار دولت نیست،بلکه تغییر نگاه به مردم است و اینکه ما چگونه میخواهیم مردم را به عنوان ولی نعمتان خویش، به رای دادن به خویشتن دعوت کنیم و ایشان را قانع نماییم که از بین برترینها،ما بهترینیم.
پیشنهاد میشود کاندیداهای محترم برای اقناع واقعی عقول جامعه و جلب نظر مردم،به موارد زیر دقت نمایند:
1.پاسخگوی گذشته اجرایی خود و شبهات مطروحه در آن باب باشند.هر انسانی میتواند تغییر کرده و در مسیر روبه رشد و کمال،اشتباهات و خطاهای سهوی خود در گذشته(ناشی از عدم آگاهی یا الزامات مسئولیت های قبلی)را با صراحت و صداقت با مردم در میان نهاده و رفع سوتفاهم نماید.
2.با مردم یک رنگ باشند و صادق.برای کسب رای و جلبنظر،دست به قولشدن و تسبیح تسبیح وعده دادن،در حالیکه میدانند که غیرقابل تحقق است و خارج از توان و مسئولیتشان،امری شایسته منصبداران جمهوری اسلامی نیست.
3.با وجود قوانین و برنامههای متعدد مصوب و موجود،سخن از برنامههای آرمانی و اتوپیایی دیگر زدن را کنار نهاده و عزم بر اجرایی کردن برنامهها و چشم انداز و سیاستهای کلی و اسناد بالادستی نمایند.دقت نمایند که سمتی که برای بدست آوردنش،در تلاشند،مسئولیتی اجرایی است نه تقنینی.
4.مردم را از شرّ اتوبوس همراهان خود آسوده خیال نمایند.مردم از مدیریتهای اتوبوسی خاطرات خوشی در ذهن ندارند.به متخصصین به جای آشنایان و وابستگان و دوستان ارزش نهاده و به مردم اطمینان خاطر دهند که مدیریت قوم و قبیله ای نخواهندداشت.
5.برای جامعهای که با یک روز تاخیر در واریز حقوق یا یارانه،مشکل اساسی برای اکثریت آن پیش میآید،دولت با ثبات قدم از همه چیز واجبتر و لازمتر است.دولت بدون ثبات در اقدام و عمل و به قولی دولت" فریاد و باد" به درد چنین جامعهای در چنین وضعیتی نخواهد خورد.بروز هرگونه بیثباتی در بیان و کلام کاندیداها میتواند دلهره بر جامعه افزوده و مشکلات بیشتری به ارمغان آورد.در این راه صراحت و صلابت لازم است،اگر خود را محق این منصب می دانند.
6. سلامت نفس خود را با دوری از بیاخلاقی و تهمت زدن و دروغ در قبال گذشتگان یا کاندیداهای رقیب،به اثبات رسانده و متعهد شوند به ولی نعمتان خود که هیچگاه از پست و مقام بدست آمده به نفع فرزندان و منسوبین خویش،استفاده نخواهند کرد و امانتدار صائن به نفسی خواهند بود.
7.اگر احساس میکنند به نفع کاندیدای اصلح دیگری قصد کنارهگیری دارند،این کنارهگیری را سریعا عملیاتی نمایند.چرا که حضور تا روز آخر انتخابات و کنارهگیری در دقیقه 90 ،چیزی غیر از تصور تبانی و توهم نمایشیبودن انتخابات در نظام،به بار نخواهد آورد.کنارهگیری سریعتر،مردم را از سردرگمی و خرد شدن اعصاب رها ساخته و آنها را به سمت یک وحدت فراگیر دلسوزانه رهنمون خواهد شد.
8.سرمایه عظیم مردمی در باب مشارکت بیشتر و درصد بالای رای رئیس جمهور منتخب،سرمایهای ملی بحساب میآید که نیازمند حراست و پاسبانی درست است.تک تک کاندیداهای حاضر و تک تک رایهای ریخته شده به صندوق قابل احترام و شایسته تقدیرند و کاندیداهای محترم با رفتار درست انتخاباتی خود،حافظ این سرمایه ملی خواهند بود،چه در تبلیغات و چه بعد از اعلام نتایج.